021-88881776

آموزش مدیریت خطا در Go

اگر به دنبال یک آموزش go هستید و می‌خواهید با یکی از مهم‌ترین مباحث برنامه‌نویسی در این زبان آشنا شوید، این مقاله راهنمای جامع شما خواهد بود. در طول فرایند کدنویسی، خطاها همیشه ممکن است رخ دهند و کنترل آن‌ها، بخش کلیدی هر برنامه پایدار است. مدیریت خطا در Go یکی از مهارت‌های مهمی است که هر توسعه‌دهنده باید به خوبی آن را بداند. در این مقاله، تمام جنبه‌های مدیریت خطا در Go را از سطح مبتدی تا پیشرفته بررسی می‌کنیم. مطالب این مقاله به گونه‌ای نوشته شده است که هم برای افراد تازه‌کار قابل فهم باشد و هم برنامه‌نویسان با تجربه نکات مفیدی از آن بیاموزند.

خطاهای بازگشتی در مدیریت خطا در Go

در زبان Go، رویکرد اصلی برای مدیریت خطاها بر پایه «بازگرداندن خطا به‌عنوان مقدار خروجی تابع» بنا شده است. در واقع، هر تابعی که احتمال وقوع خطا در آن وجود دارد، یک پارامتر از نوع error را در خروجی خود دارد و فراخواننده تابع ملزم است بررسی کند که آیا مقدار error بازگشتی، نال (nil) نیست. اگر مقدار error نال نبود، یعنی خطایی رخ داده و باید به‌صورت مناسب با آن برخورد شود. این سبک از مدیریت خطا در Go مزایای متعددی دارد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم:

۱. سادگی و خوانایی کد

بازگرداندن خطا به‌عنوان مقدار خروجی، نیاز به استفاده از ساختارهای پیچیده‌ای نظیر try/catch یا کلمه کلیدی throw را از بین می‌برد. بنابراین، منطق مدیریت خطا در همان سطح فراخوانی توابع باقی می‌ماند و توسعه‌دهنده دقیقاً می‌داند که در کدام بخش از کد، چه خطایی ممکن است به وجود آید. این شیوه باعث خوانایی و سادگی بیشتر کد می‌شود.

مثال:

result, err := doSomething()
if err != nil {
    // مدیریت خطا
    return
}
// ادامه منطق پردازش در صورت عدم وجود خطا

در این قطعه کد، وقتی تابع doSomething اجرا می‌شود، مقدار خطا (در صورت وجود) و نتیجه پردازش آن را به‌صورت جداگانه برمی‌گرداند. این الگو بسیار شفاف است و خواننده کد را مجبور می‌کند در همان لحظه بررسی کند که آیا خطایی رخ داده است یا خیر.

۲. کنترل دقیق جریان برنامه

در زبان‌هایی که مکانیزم استثنا (Exception) دارند، پرتاب یک استثنا می‌تواند در سطوح مختلف استک (Stack) به بالا حرکت کند و جریان کنترل برنامه را تا رسیدن به بلاک‌های catch تغییر دهد. این رفتار اگرچه در برخی موارد مفید است، اما ممکن است ردیابی خطا را پیچیده کند یا حتی به‌صورت ناخواسته جریان برنامه را مختل نماید.

در Go، با استفاده از بازگشت خطا، توسعه‌دهنده می‌تواند به‌صورت مرحله‌به‌مرحله جلو برود و در صورت بروز خطا، در همان نقطه تصمیم بگیرد چه کاری انجام دهد. این کنترل دقیق در مدیریت خطا، یکی از دلایلی است که Go را به زبانی مطمئن و پیش‌بینی‌پذیر برای توسعه سیستم‌های حیاتی تبدیل کرده است.

۳. انعطاف‌پذیری بالا با استفاده از انواع خطا

یکی دیگر از جنبه‌های مهم مدیریت خطا در Go قابلیت ساخت انواع مختلف از خطاها با استفاده از اینترفیس error است. از آنجایی که error یک اینترفیس ساده با یک متد Error() string است، شما می‌توانید بسته به نیاز پروژه، خطاهای ساده (با errors.New) یا خطاهای سفارشی بسازید که اطلاعاتی فراتر از یک پیام ساده را در اختیار شما بگذارند (مثلاً کد خطا، زمان وقوع خطا یا شناسه کاربر).

این تنوع و انعطاف‌پذیری باعث می‌شود تا هر ماژول از پروژه بتواند خطاهای اختصاصی خود را مدیریت کند و بر اساس نیاز، تصمیم بگیرد که کدام اطلاعات همراه خطا بازگردانده شود.

۴. الگوی مرسوم if err != nil

در اکوسیستم Go، الگوی if err != nil { … } بسیار مرسوم است؛ بدین معنا که پس از هر فراخوانی تابع، ابتدا خطا بررسی شده و در صورت رخ دادن خطا، یا به سطوح بالاتر بازگردانده می‌شود یا در همان سطح مدیریت و لاگ (Log) می‌گردد. این الگو از یک طرف ممکن است تکرار به نظر برسد، اما دقیقاً همان چیزی است که Go قصد دارد:

صراحت در مدیریت خطا
خودداری از پنهان کردن خطاها
قابل فهم بودن جریان کد برای تمام اعضای تیم
نمونه الگوی رایج:

func processFile(filename string) error {
    file, err := os.Open(filename)
    if err != nil {
        // اگر خطا در باز کردن فایل رخ دهد، آن را بازمی‌گردانیم
        return err
    }
    defer file.Close()

    // ادامه پردازش فایل...
    return nil
}

func main() {
    err := processFile("data.txt")
    if err != nil {
        fmt.Println("Error while processing file:", err)
        return
    }
    fmt.Println("File processed successfully.")
}

در این مثال، تابع processFile در صورت وجود خطا، آن را فوراً گزارش می‌کند و به تابع فراخواننده (اینجا main) اجازه می‌دهد تصمیم بگیرد چگونه با خطا برخورد کند (مثلاً نمایش پیغام به کاربر یا ثبت در سیستم گزارش خطاها).

۵. مثال عملی از خطاهای بازگشتی

کد زیر یک نمونه ساده را نشان می‌دهد که در آن می‌خواهیم دو عدد را بر هم تقسیم کنیم. اگر مخرج صفر باشد، خطا برگردانده می‌شود و اگر نه، نتیجه به‌همراه مقدار نال برای خطا بازمی‌گردد:

package main

import (
    "errors"
    "fmt"
)

// تابعی برای تقسیم دو عدد
func divide(a, b float64) (float64, error) {
    if b == 0 {
        return 0, errors.New("cannot divide by zero")
    }
    return a / b, nil
}

func main() {
    result, err := divide(10, 0)
    if err != nil {
        fmt.Println("Error occurred:", err)
        return
    }
    fmt.Println("Result:", result)
}

در این مثال، اگر مخرج (b) صفر باشد، در همان نقطه یک خطای جدید به‌وسیله errors.New ساخته می‌شود که حاوی پیامی درباره «صفر بودن مخرج» است. در نهایت، خطا به تابع فراخواننده بازمی‌گردد. این روش همواره شما را مطمئن می‌کند که خطاها در همان نقطه وقوع کنترل می‌شوند و در سطح بالاتر نیز به‌راحتی قابل ردیابی و پیگیری هستند.

روش بازگرداندن مقدار error در توابع، ستون فقرات مدیریت خطا در Go را شکل می‌دهد و دلایلی نظیر سادگی پیاده‌سازی، صراحت در کد، انعطاف‌پذیری بالا و کنترل دقیق جریان برنامه، همگی دست به دست هم می‌دهند تا این الگو را به انتخاب پیش‌فرض برای توسعه‌دهندگان Go تبدیل کنند. وقتی هر توسعه‌دهنده‌ای در تیم بداند که بلافاصله پس از هر فراخوانی تابع باید خطا را بررسی کند، احتمال پنهان شدن یا فراموشی خطاها تا حد زیادی کاهش می‌یابد و در نهایت برنامه‌ای پایدارتر و قابل اعتمادتر خواهیم داشت.

تعریف و پرتاب خطاها در مدیریت خطا در Go

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد مدیریت خطا در Go ساختار ساده و درعین‌حال قدرتمندی است که این زبان برای تعریف و ساخت خطاها ارائه می‌دهد. در Go، تمام خطاها بر پایه اینترفیس استاندارد error تعریف می‌شوند. این اینترفیس تنها شامل یک متد به شکل زیر است:

type error interface {
    Error() string
}

کافی است هر نوع داده‌ای (struct یا حتی نوع سفارشی) که متد Error() string را پیاده‌سازی کند، به‌عنوان یک error شناخته می‌شود. این انعطاف‌پذیری بالا دست توسعه‌دهنده را باز می‌گذارد تا خطاهای موردنیاز خود را بر اساس پیچیدگی پروژه و سناریوهای مختلف به شکلی بهینه طراحی کند.

۱. تولید خطای ساده با errors.New

ساده‌ترین روش برای تولید خطا، استفاده از تابع errors.New در پکیج errors است:

err := errors.New("this is a simple error")
if err != nil {
    fmt.Println(err)
}

این تابع تنها یک پیام متنی (string) را به‌عنوان شرح خطا دریافت می‌کند و آن را در قالب یک مقدار error بازمی‌گرداند. به این ترتیب، اگر در تابعی رخدادی نامناسب یا خلاف انتظار رخ دهد، می‌توانید در همان نقطه یک خطا با توضیح متنی صریح ایجاد و برگردانید تا بخش‌های دیگر کد از وقوع این اتفاق باخبر شوند. این رویکرد برای مواردی کاربرد دارد که نیازمند جزئیات اضافی نیستید و صرفاً یک پیام کلی برای توصیف خطا کافی است.

تولید خطا با fmt.Errorf برای قالب‌بندی پویای پیام‌ها

در بسیاری از مواقع، لازم است اطلاعات پویا (متغیرها یا مقادیر ورودی) را در پیام خطا درج کنید. اینجاست که fmt.Errorf وارد عمل می‌شود. این تابع تمام قابلیت‌های فرمت‌دهی رشته‌ای (fmt.Sprintf) را در کنار تولید مقدار error در اختیارتان قرار می‌دهد:

package main

import (
    "fmt"
)

func checkAge(age int) error {
    if age < 18 {
        return fmt.Errorf("invalid age: %d (must be >= 18)", age)
    }
    return nil
}

func main() {
    err := checkAge(15)
    if err != nil {
        fmt.Println("Error:", err)
    } else {
        fmt.Println("Age is valid!")
    }
}

در این مثال، اگر سن ورودی (age) کمتر از ۱۸ باشد، یک خطای قالب‌بندی شده بازگردانده می‌شود که مقدار سن نیز در پیام خطا نمایش داده می‌شود. این کار، اشکال‌زدایی و فهم علت اصلی خطا را برای توسعه‌دهندگان و کاربران آسان‌تر می‌کند.

 ساختاردهی پیشرفته خطاها با تعریف یک ساختار سفارشی

اگر پروژه شما به سطحی از پیچیدگی رسیده است که فقط یک پیام متنی برای توصیف خطا کافی نیست، می‌توانید یک ساختار (struct) سفارشی را طراحی کرده و آن را برای اینترفیس error پیاده‌سازی کنید. این روش زمانی بسیار کاربردی می‌شود که نیاز دارید اطلاعاتی مثل کد خطا، زمان وقوع، شناسه‌ی درخواست یا هر داده مرتبط دیگری را همراه خطا منتقل کنید.

به‌عنوان نمونه، در مثال زیر یک ساختار سفارشی MyError داریم که دو فیلد Code و Message را در خود جای داده است:

package main

import "fmt"

// تعریف ساختار خطا
type MyError struct {
    Code    int
    Message string
}

// پیاده‌سازی متد Error از اینترفیس error
func (e *MyError) Error() string {
    return fmt.Sprintf("Error %d: %s", e.Code, e.Message)
}

func doSomething() error {
    // فرض کنید عملیاتی انجام شده که خطایی ایجاد کرده است
    return &MyError{Code: 404, Message: "Resource not found"}
}

func main() {
    err := doSomething()
    if err != nil {
        fmt.Println(err)
    }
}

در این ساختار:

Code: می‌تواند نشان‌دهنده نوع یا سطح خطا باشد (مثلاً کد HTTP، کد وضعیت داخلی برنامه و …).
Message: حاوی توضیح یا شرح مختصری از ماهیت خطا است.
وقتی متد Error() فراخوانی شود (مثلاً هنگام چاپ شدن مقدار err در fmt.Println(err))، با استفاده از fmt.Sprintf یک رشته‌ی قالب‌بندی شده تولید می‌شود که هم Code و هم Message را در بر دارد.

 چرا ساختاردهی سفارشی خطا مفید است؟

قابلیت توسعه‌پذیری: در پروژه‌های بزرگ، ممکن است خطاها نیاز داشته باشند اطلاعات متعدد و گوناگونی را در بر داشته باشند. با استفاده از ساختارها می‌توانید بدون محدودیت، فیلدهای بیشتری به خطا اضافه کنید.
دسته‌بندی بهتر خطاها: می‌توانید چندین ساختار مختلف ایجاد کنید تا هر کدام نشان‌دهنده یک نوع خاص از خطاها باشد (مثلاً خطاهای اتصال به دیتابیس، خطاهای سطح سرویس و …).
گزارش‌دهی پیشرفته: داشتن کد خطا یا فیلدهای اضافی دیگر، امکان گزارش‌دهی و مانیتورینگ پیشرفته را در سامانه‌هایی که با مانیتورینگ و دیباگینگ حرفه‌ای کار می‌کنند، آسان‌تر می‌کند

نکاتی برای بهتر کردن مدیریت خطا از طریق پرتاب (بازگرداندن) خطا

از پیام‌های گویا استفاده کنید: سعی کنید در متن خطا، اطلاعاتی قرار دهید که منبع یا علت خطا را به‌روشنی توضیح دهند. مثلاً:

err := errors.New("failed to connect to Redis service")

به‌جای استفاده از عباراتی مبهم مثل something went wrong!.

سطوح خطا را تفکیک کنید: در پروژه‌های بزرگ، ممکن است خطاهای مختلفی مانند خطاهای کاربری، خطاهای سیستمی و خطاهای وابسته به سرویس داشته باشید. تفکیک و دسته‌بندی منطقی این خطاها کمک می‌کند در روند توسعه و عیب‌یابی سریع‌تر عمل کنید.

از چسباندن اطلاعات حساس به پیام خطا خودداری کنید: حواستان باشد اطلاعات حساس (نظیر رمزعبور یا توکن دسترسی) در پیام خطا چاپ نشود. ممکن است این اطلاعات در لاگ‌ها ثبت شده و زمینه‌ساز مشکلات امنیتی شوند.

خوانایی کد را در اولویت قرار دهید: گرچه داشتن پیام‌های خطا یا ساختارهای سفارشی ضروری است، اما همواره به یاد داشته باشید که در Go از الگوی ساده if err != nil استفاده می‌شود. تزریق منطق بیش‌ازحد در بخش مدیریت خطا می‌تواند کد را پیچیده کند. همواره در نقطه مناسب، خطا را به تابع فراخواننده منتقل کرده و اجازه دهید تصمیم به رسیدگی نهایی در آن سطح گرفته شود.

در مدیریت خطا در Go، انتخاب روش تعریف و پرتاب خطا با توجه به نیاز پروژه صورت می‌گیرد. برای سناریوهای ساده، می‌توانید از errors.New و fmt.Errorf استفاده کنید. اما در مواقعی که به اطلاعات کامل‌تر و پویاتر نیاز دارید، ساختاردهی با struct و پیاده‌سازی error راهکاری قدرتمند و قابل توسعه است. آشنایی با این تکنیک‌ها به شما کمک می‌کند تا هم برنامه‌تان را بهتر دیباگ کنید و هم تجربه کاربری بهتری برای تیم و مصرف‌کنندگان سرویس ایجاد کنید.

مدیریت خطاها با panic و recover

در زبان Go، روش اصلی مدیریت خطا در Go بر پایه بازگرداندن مقدار error قرار دارد؛ اما این زبان در کنار این روش متداول، دو تابع خاص به نام‌های panic و recover نیز ارائه می‌دهد که برای شرایط بحرانی یا غیرمنتظره استفاده می‌شوند. گاهی اوقات، ممکن است به نقطه‌ای برسید که برنامه دیگر قادر به ادامه کار به‌صورت ایمن یا منطقی نباشد؛ در این شرایط است که panic می‌تواند ابزاری مناسب برای متوقف کردن روند عادی اجرا باشد، و recover نیز امکان بازیابی وضعیت و ادامه‌ی بالقوه برنامه را فراهم می‌کند.

 چرا panic و recover؟

در اغلب موارد، توصیه می‌شود از الگوی مرسوم بازگشت خطا (error) استفاده کنید؛ زیرا کنترل بهتری روی جریان اجرای برنامه دارید و کدتان نیز خواناتر باقی می‌ماند. با این حال، دلایلی وجود دارد که ممکن است شما را به استفاده از panic و recover ترغیب کند:

خطای غیرقابل جبران: زمانی که خطایی رخ دهد که عملاً ادامه کار برنامه در همان مسیر بی‌معنا باشد (مثلاً تمام شدن منبع حیاتی).
آزادسازی منابع در شرایط اضطراری: اگر برنامه شما می‌بایست پیش از خروج، منابع خاصی را آزاد کند یا وضعیت سیستم را در صورت بروز خطای جدی گزارش دهد.
کاهش پیچیدگی در سناریوهای خاص: در برخی از کتابخانه‌ها یا فریمورک‌ها، امکان دارد از panic برای ساده کردن شیوه برخورد با برخی انواع خطا استفاده شود (به‌ویژه اگر سطح بالاتری در استک کد، لاجیک بازیابی و مدیریت را برعهده دارد).

نحوه‌ی عملکرد panic

وقتی شما در بخشی از کدتان تابع panic را فراخوانی کنید، اجرای عادی برنامه بی‌درنگ متوقف می‌شود و زبان Go مراحل زیر را طی می‌کند:

Unwinding استک (Stack Unwinding): از تابع جاری به ترتیب تمامی deferهایی که در مسیر پشته فراخوانده شده‌اند اجرا می‌شوند (به ترتیب معکوس فراخوانی).
عدم بازیابی (recover): اگر در طی فراخوانی توابع defer، تابع recover صدا زده نشود، در نهایت برنامه با پیام panic کرش کرده و متوقف می‌شود.
تولید گزارش (Traceback): در صورت عدم بازیابی، پیامی شامل علت panic و فراخوانی‌های پشته (Stack Trace) به خروجی استاندارد ارسال می‌شود. این پیام برای اشکال‌زدایی (Debug) بسیار مفید است.
مثال ساده:

package main

import "fmt"

func main() {
    fmt.Println("Start of main")
    panic("Something went terribly wrong!")
    // هیچ کدی بعد از panic اجرا نخواهد شد
    fmt.Println("End of main") 
}

در کد بالا، هنگامی که panic(“Something went terribly wrong!”) فراخوانی شود، اجرای برنامه بلافاصله به سراغ بلاک‌های defer تعریف‌شده (اگر وجود داشته باشند) می‌رود و سپس در صورت عدم بازیابی، برنامه متوقف خواهد شد.

 نقش recover در جلوگیری از کرش برنامه

تابع recover مکمل panic است و تنها در بلاک‌های defer قابل فراخوانی است. اگر هنگام رخ دادن panic، تابع recover فراخوانی شود، مقدار برگشتی recover حاوی پیامی خواهد بود که به panic ارسال شده است. به این ترتیب، شما می‌توانید منطق لازم را برای بازیابی برنامه (مثلاً آزادسازی منابع، ثبت گزارش خطا، یا حتی تصمیم برای ادامه کار) اعمال کنید.

مراحل کار با recover:

در جایی از کدتان (معمولاً در ابتدای یک تابع) یک بلاک defer تعریف کنید.
داخل این بلاک defer تابع recover() را صدا بزنید.
اگر مقدار بازگشتی recover غیر از nil بود، نشان می‌دهد که panic رخ داده و شما اکنون می‌توانید از کرش کامل جلوگیری کنید.
بر اساس نیاز، عملیات موردنظر (مانند ثبت لاگ یا رفع موقتی خطا) را انجام دهید. در صورت تمایل، می‌توانید اجرای عادی برنامه را ادامه دهید.
نمونه کد:

package main

import "fmt"

func mayPanic() {
    defer func() {
        if r := recover(); r != nil {
            fmt.Println("Recovered from panic:", r)
            // می‌توان در اینجا عملیات ثبت در لاگ یا آزادسازی منبع را نیز انجام داد
        }
    }()
    panic("panic occurred in mayPanic function")
}

func main() {
    fmt.Println("Before mayPanic")
    mayPanic()
    // این قسمت تنها در صورتی اجرا می‌شود که panic توسط recover کنترل شده باشد
    fmt.Println("After mayPanic")
}

در این مثال:

با اجرای mayPanic(), ابتدا panic(“panic occurred…”) صدا زده می‌شود.
سپس به ترتیب، deferهای آن تابع فراخوانده می‌شوند (اینجا فقط یک بلاک defer داریم).
داخل بلاک defer, فراخوانی recover() مقدار r را برابر عبارت “panic occurred in mayPanic function” قرار می‌دهد.
برنامه این پیام را چاپ کرده و از کرش جلوگیری می‌کند؛ بنابراین اجرای تابع main ادامه می‌یابد و عبارت “After mayPanic” نیز چاپ می‌شود.

کجا از panic و recover استفاده کنیم؟

استفاده از این دو تابع معمولاً به موارد زیر محدود می‌شود:

وضعیت‌های بحرانی و غیرقابل پیش‌بینی: زمانی که قرار است برنامه بی‌درنگ متوقف شود یا خطا آن‌قدر حیاتی است که ادامه اجرای برنامه به خرابکاری بیشتر منجر می‌شود.
کتابخانه‌ها و پکیج‌ها: گاهی اوقات در کتابخانه‌ها، panic برای ساده‌سازی برخورد با خطاهای درونی کتابخانه به کار می‌رود و در سطح بالاتر (در برنامه اصلی) با recover مدیریت می‌شود.
خطاهای برنامه‌نویسی (Programming Errors): برخی اشتباهات برنامه‌نویسی که در زمان اجرا شناسایی می‌شوند (نظیر ایندکس‌زنی اشتباه روی آرایه) به‌طور پیش‌فرض منجر به panic می‌شوند. در چنین مواردی، معمولاً بهتر است برنامه را اصلاح کنید تا از وقوع چنین سناریوهایی جلوگیری شود.

نکات و توصیه‌ها

به‌صورت پیش‌فرض از panic اجتناب کنید: استفاده بی‌رویه از panic می‌تواند خوانایی و پایداری کد شما را پایین بیاورد. بهتر است ابتدا از روش مرسوم بازگرداندن error استفاده کنید و تنها در موارد ضروری و حساس به سراغ panic بروید.
در مدیریت منابع دقت کنید: اگر منبعی مانند فایل، سوکت یا اتصال دیتابیس را باز کرده‌اید و ممکن است panic رخ دهد، حتماً با defer آن را ببندید (release کنید). این کار باعث می‌شود در زمان panic هم منبع آزاد شود.
گزارش‌دهی مناسب: اگر از panic برای متوقف کردن برنامه استفاده می‌کنید، از قبل سازوکاری برای ثبت لاگ یا اخطار به تیم پشتیبانی داشته باشید تا علت توقف برنامه به‌درستی بررسی شود.
بازیابی انتخابی: گاهی اوقات بهتر است فقط در سطحی بالا (مثلاً در تابع اصلی یا ماژول اصلی برنامه) از recover استفاده کنید؛ این کار تضمین می‌کند که همه گزارش‌های مربوط به خطا در یک جای متمرکز مدیریت می‌شوند.

تابع panic با متوقف کردن فوری روند اجرای عادی برنامه برای شرایط بحرانی طراحی شده است؛ درحالی‌که recover تنها سپری محافظتی در برابر چنین سناریوهایی است و به شما امکان می‌دهد برنامه را (اگر مناسب باشد) از یک وضعیت بحرانی نجات دهید و از کرش کامل جلوگیری کنید. در کنار روش مرسوم و پیشنهادشده‌ی مدیریت خطا در Go یعنی بازگرداندن مقدار error، انتخاب درست و حساب‌شده‌ی panic و recover می‌تواند کنترل شما بر اجرای برنامه در شرایط غیرعادی را افزایش داده و درعین‌حال پایداری و قابلیت اطمینان آن را تضمین کند.

نتیجه‌گیری

در نهایت، یادگیری و تسلط بر مدیریت خطا در Go نه‌تنها تضمین‌کننده پایداری و قابل‌اعتماد بودن برنامه‌های شماست، بلکه روند توسعه و نگهداری آن‌ها را نیز ساده‌تر می‌کند. از الگوی خطاهای بازگشتی به‌عنوان روشی شفاف و صریح تا استفاده از توانمندی‌های قدرتمندی مانند panic و recover، همه در اختیار شما هستند تا در هر شرایطی بهترین شیوه برای کنترل جریان و جلوگیری از توقف‌های ناگهانی برنامه را انتخاب کنید. با رعایت اصول صحیح، پروژه‌های Go شما از نظر پایداری، قابلیت اشکال‌زدایی و مقیاس‌پذیری در وضعیت مطلوبی قرار خواهند گرفت و تجربه کدنویسی لذت‌بخشی را به همراه خواهند داشت.

آموزش مدیریت خطا در Go

دیدگاه های شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *